نمایش نتایج: از 1 به 7 از 7

موضوع: شوهر شکاک

1807
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32767
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    شوهر شکاک

    سلام
    من و همسرم پسر خاله و دختر خاله هستیم تحصیلات من لیسانس و همسرم سیکله من متولد 71 و شوهرم 69 هستش یک سال و نیم نامزد بودیم و 2 ماهه عروسی کردیم خیلی مشکل داریم که اگه بازگو کنم کلی وقتتون گرفته میشه پس خلاصه وار چند مورد رو خدمتتون عرض میکنم اول اینکه ما از دوران نامزدی اختلاف داشتیم شوهرم خیلی شکاکه من بخاطرش چادری شدم وقتی باهاش بیرون می رم با اینکه من حواسم به هیچ پسری نیس حس میکنه چشمم دنبال کس دیگه اس گوشیمو بخاطر اینکه با استادم اون هم در حد خیلی معمولی و کاری در ارتباط بودیم شکسته و الان بیش از یکساله گوشی ندارم و حاضر نیس برام گوشی بخره شرط هایی داشتم که قبل از نامزدی بهش گفتم مثلا من سر کار میرم و ادامه تحصیل میدم و تو باید ادامه تحصیل بدی و …. با همش موافقت کرده بود حتی تو سند ازدواجم زیرشو امضا کردهولی الان زیر همه چی زده ولی بازم من زیاد اصرار نمیکنم چندین بار در موردش حرف زدیم ولی اون فقط خواسته خودشو انجام میده و به من میگهتو بچه ای بدون اجازه نمی زاره جایی برم هر وقتم اجازه میخوام برم خونه مامانمینا یا بیرون بازم اجازه نمیده تا الانم هر کاری گفته انجام دادم ولی واقعا دیگه خسته شدم حس می کنم تو قفسم همیشه هم سر چیزای کوچیک باهام بحث می کنه مثلا وقتی از دانشگاه میومدی دستت حرکت کرد یا پرا از این ور خیابون اومدی و…..البته الانم با خونواده شوهرم زندگی می کنیم تو دو تا اتاق کوچیک که هیچ امکاناتی نداره و باید همش برم طرف خونواده مادر شوهرم با این حال من باز تحمل میکنم خونواده شوهرمم به همه چیز گیر میدن مثلا چرا ظرفارو دیر شستم و شام درست نکردم و… تا اینکه با دعوایی که بین من و خونوادشون راه افتاد یکم کمتر شده واقعا موندم با این همه مشکل چیکار کنم چون هر راهی رو امتحان کردم صحبت آرام دعوا وحتی می خواستم خودکشی کنم و……..لطفا شما راهنماییم کنید
    ویرایش توسط elhammm : 12-13-2016 در ساعت 08:30 AM

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32417
    نوشته ها
    996
    تشکـر
    607
    تشکر شده 1,198 بار در 636 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : شوهر شکاک

    سلام خانومی زمان نامزدی یعنی دونفر وقت بزارن هم رو بشناسن اگه به درد هم می خورن ازدواج کنن اگر دیدن مناسب هم نیستن جدا بشن گاهی اوقات دوطرف تو زمان نامزدی همو نمیتونن بشناسن چون یه طرف مرتب فیلم بازی میکنه و وقتی ازدواج کینن شخصیت اصلیشون برملا میشه!

    ولی عزیزه دل من تو داری میگی من دوران نامزدی فهمیدم که شکاکه!!؟؟!!!
    الان اینجا یه عالم سوال میاد تو ذهن ادم
    که خب توکه دیدی چرا ادامه دادی راهی رو که میدونستی غلطه؟!!
    راه غلط رو ادامه دادی و الان می خوای درستش کنی؟؟
    خب چرا ؟؟!!؟!

    میدونی شکاک بودن از جمله ناهنجاری های رفتاریی که خیلی کم پیش میاد قابل درمان باشه ؟؟!!!
    تازه اگر در صورتی ممکنه بهبود پیدا کنه توسط روانپزشک که بیمار کاملا قبول داشته باشه بیماره!!
    متاسفم ولی تو نمیتونی چیزی رو درست کنی تا وقتی همسرت قبول نداره رفتارش ایراد داره..
    ما نمیتونیم بهت بگیم جدا شو
    ولی میتونیم یسری رفتارایی رو بهت اموزش بدیم که بفهمی با همسر شکاکت چطور برخورد کنی
    این اموزشها وضعیتو 100 خوب نمیکنه اما تا حدی درستش میکنه..
    پست بعدیمو مطالعه کن
    امضای ایشان
    أَلَم تَرَ كَيفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصلُها ثابِتٌ وَفَرعُها فِي السَّماءِ

    حرفی که می‌زنی می‌شه بذری که
    می‌کاری توی دل آدم‌ها
    و یه روز
    درخت می‌شه

  3. کاربران زیر از حناء بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32417
    نوشته ها
    996
    تشکـر
    607
    تشکر شده 1,198 بار در 636 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : شوهر شکاک

    یک خنده ساده در مهمانی یا یک ساعت دیرتر به خانه آمدن، بمب درون او را منفجر مي‌کند و خانه را برای‌تان جهنم مي‌کند... . کافی است چند دقیقه بیشتر پای آینه بایستید تا حتی به تلاش شما برای زیباتر شدن هم شک کند و پای دیگرانی که از وجودشان بی‌خبرید را به میان بیاورد؟ انگار این مرد، هیچ کدام از تلاش‌های‌تان برای ساختن یک خانه آرام را نمي‌بیند و در فکرهایی غرق شده است که بیان کردن‌شان آزارتان مي‌دهد. اگر تردیدهای این مرد شکاک، عشق را از خانه شما فراری مي‌دهد ساده از کنار حرف‌هایش نگذرید. شک کردن مشکلی نیست که با گذر زمان یا بالاتر رفتن تحمل شما از بین برود.

    سرنخ ها را پیدا کنید

    قبل از آنکه بخواهید مشکل را حل کنید، باید نشانه های آغاز شدنش را به خاطر بیاورید. اولین جرقه‌های شک همسرتان از کجا شروع شد و چطور شکاک بودنش را به شما نشان داد؟ شما به آن رفتارها چه واکنشی نشان دادید و در روزهای بعد، رابطه‌تان چطور پیش رفت؟ همه آنچه در این مدت بر هر دوی شما گذشته را یک دور مرور کنید تا پرونده‌ای جامع از این شک، نشانه‌ها و آثارش را در ذهن‌تان مجسم کنید تا برای کنترل این شرایط آماده‌تر شوید.

    سهم‌تان را نادیده نگیرید

    در گذشته شما اتفاقی افتاده که همسرتان از تکرار شدنش مي‌ترسد یا اینکه شریک زندگی‌تان گذشته سختی داشته و به خاطر اینکه زندگی مشترکش به سرنوشت زن و شوهرهای شکست خورده دچار نشود به دنبال راهی برای اطمینان مي‌گردد؟ برای آنکه حساسیت‌های همسر شکاک‌تان را مهار کنید، باید پاسخی برای این سؤال‌ها پیدا کنید. شاید هم اشتباهات خود شما یا حتی واکنش‌های اشتباه به اولین رفتارهای آلوده به شک همسرتان مشکل را بیشتر کرده باشد. حالا که مي‌توانید همه آنها را به خاطر بیاورید، اشتباهات‌تان را شناسایی كرده و از تکرار دوباره آنها پرهیز کنید.




    اگر می‌خواهید امتیاز بدهید

    قطعا زمانی که ازدواج کرده‌اید، ‌از برخی حساسیت‌های او باخبر بوده‌اید، پس خط قرمزهایی که پیش از شروع زندگی در موردشان توافق کرده‌اید را رعایت كرده و سعی کنید با دادن امتیازهایی که شما را آزار نمي‌دهد و زندگی و ارتباطات‌تان را فلج نمي‌کند از حساسیت‌های او کم کنید.

    این امتیازها نباید زندگی روزمره شما را مختل کند. برای مثال همان‌طور که پیش از این گفتیم اگر عاشق کار کردن هستید، با گفتن اینکه «به‌خاطر تو سر کار نمي‌روم» تنها خود را به بحران تازه‌ای وارد مي‌کنید و نه تنها به شک کردن‌هایش پایان نمي‌دهید، بلکه دلیل دیگری برای ناراحتی و دلزده بودن از این رابطه را برای خود ایجاد مي‌کنید. یادتان نرود که امتیاز‌دادن باید به معنای بیشتر کردن آرامش هر دوی شماباشد نه باج‌دادن به همسرتان و تحت فشار گذاشتن خود.

    تلافی نکنید

    اگر از همسرتان رنجیده‌اید، ‌برای تلافی کردن موقعیتی را به وجود نیاورید که احساس شک بیشتری کند.

    زندگی مشترک میدان جنگ و مقابله به مثل نیست و راه‌حل آرام کردن همسر شکاک‌تان، بیشتر کردن تردیدهایش نیست. مقابله به مثل یا متهم کردن همسر بدترین راهی است که مي‌توانید برای آرام کردن زندگی‌تان انتخاب کنید. مدام انگشت اتهام را به سمت همسرتان نشانه نگیرید و با از بین بردن اعتماد به نفسش برای برنده شدن تلاش نکنید. گاهی به او بگویید که شاید در برخی موارد حق داشته و سوءتفاهمي ‌میان شما چنین مشکلی را ایجاد کرده است. در تمام طول بحث به او بگویید که «برداشت‌های اشتباه» در ایجاد این مشکل دخیل بوده و «هر دوی شما» باید برای از بین بردن سوءتفاهم‌ها تلاش کنید.

    مراقب خط قرمزها باشید

    اگر مي‌خواهید به این رابطه ادامه دهید، باید بتوانید مسیری که به همراه همسرتان در پیش دارید را هموارتر کنید. قرار نیست برای آوردن آرامش به خانه، بسوزید و بسازید، بلکه باید چهارچوبی را طراحی کنید که با پایبندی هر نفرتان به آن، مشکلات کمتر ‌شود. شما باید بدانید که همسرتان در چه محدوده هایی حق ورود و اظهار نظر دارد و چه حوزه‌هایی جای او نیست. تصور نکنید همین که او «همسر» شما باشد، حق تصمیم‌گیری در مورد آینده شما، شکل دادن به رفتارهای‌تان یا خط و نشان کشیدن برای‌تان را دارد. یادتان نرود که او شریک و همراه زندگی شماست نه والد و تصمیم گیرتان. پس برای شروع، محدوده حریم خصوصی‌تان را ترسیم کنید و اجازه ندهید به خط قرمزهای‌تان نزدیک شود.

    برای مثال:

    • همسرتان حق ندارد به دليل سر در آوردن از کار شما، هر روز سرزده به محل کارتان بیاید.
    • همسرتان حق ندارد به دليل آرام کردن خودش، شما را از حقوق طبیعی تان مثل کار کردن در محیطی شایسته یا معاشرت معقول و متعادل با آدم‌های دیگر محروم کند.
    • همسرتان حق ندارد به‌ دليل رفتارهای معقول و مطابق عرف‌تان، شما را سرزنش کند و به شما بی‌احترامي‌کند.

    با هم مذاکره کنید

    در زمانی که هر دوی شما در آرامش قرار دارید و هیچ اتفاق بیرونی‌اي ذهن‌تان را درگیر خود نکرده، پای میز مذاکره بنشینید. به همسرتان بگویید که مي‌خواهید سوءتفاهم‌ها را برطرف كرده و مشکل را حل کنید. در جریان گفت‌وگو هم صورت مسئله را فراموش نکنید. شما برای «حل» مشکلات‌تان در کنار هم نشسته‌اید، نه بیشتر کردن‌شان. پس اجازه ندهید این گفت‌وگو به بحثی پر تنش تبدیل شود. همدیگر را متهم نکنید و تند نروید. کمک گرفتن از یک مشاور خانواده به شما در این مورد دید روشن‌تری مي‌دهد.

    بگویید از چه دلخورید

    با همسرتان صحبت کنید و بگویید که این کنترل شدن‌ها آزارتان مي‌دهد. بعد از آنکه مصداق رفتارهای آزار دهنده را برایش روشن کردید، سعی کنید برای ادامه راه به توافق برسید. مثلا اگر او انتظار دارد چند بار در روز از خودتان به او خبر بدهید و در مقابل حساسیتش را کم مي‌کند، این کار را برایش انجام دهید اما اگر خط و نشان بیشتری برای‌تان مي‌کشد، بگویید که این رفتارها شما را مضطرب مي‌کند و اگر مي‌خواهد در این مورد به نتیجه برسد، باید خواسته‌هایش را تعدیل کند.

    خانه را میدان جنگ نکنید

    از مدام دعوا کردن در مورد این موضوع پرهیز کنید. مي‌توانید حتی بدون حضور او با یک مشاور خانواده صحبت کنید و از راهکارهایی که او به شما آموزش مي‌دهد برای کم کردن حساسیت همسرتان یا رسیدن خودتان به آرامش استفاده کنید. یادتان نرود که مشکل رابطه شما تنها شک کردن‌های او نیست بلکه عواقب بحث و کشمکش در این مورد، بر ابعاد دیگر رابطه شما هم تاثیر مي‌گذارد.

    قابل اعتماد باشید

    شاید همسرتان در مورد رابطه شما با افراد دیگر و به ویژه جنس مخالف حساسیت به خرج دهد اما نباید فراموش کنید که رفتارهای اجتماعی شما تنها دلیل ایجاد شک در او نبوده است. برای آنکه اعتماد بیشتری ایجاد کنید، باید در زمینه‌های دیگر هم قابل اتکا باشید، پس به او وعده‌ای ندهید که از پس انجام دادنش بر نمي‌آیید یا در مورد موضوعاتي که حتی از نظرتان کوچک و بی‌اهمیت است به او دروغ نگویید. شما باید در همه زمینه‌ها قابل اعتماد باشید تا بتوانید با این تردیدها مبارزه کنید.
    امضای ایشان
    أَلَم تَرَ كَيفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصلُها ثابِتٌ وَفَرعُها فِي السَّماءِ

    حرفی که می‌زنی می‌شه بذری که
    می‌کاری توی دل آدم‌ها
    و یه روز
    درخت می‌شه

  5. کاربران زیر از حناء بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : شوهر شکاک

    نقل قول نوشته اصلی توسط elhammm نمایش پست ها
    سلام
    من و همسرم پسر خاله و دختر خاله هستیم تحصیلات من لیسانس و همسرم سیکله من متولد 71 و شوهرم 69 هستش یک سال و نیم نامزد بودیم و 2 ماهه عروسی کردیم خیلی مشکل داریم که اگه بازگو کنم کلی وقتتون گرفته میشه پس خلاصه وار چند مورد رو خدمتتون عرض میکنم اول اینکه ما از دوران نامزدی اختلاف داشتیم شوهرم خیلی شکاکه من بخاطرش چادری شدم وقتی باهاش بیرون می رم با اینکه من حواسم به هیچ پسری نیس حس میکنه چشمم دنبال کس دیگه اس گوشیمو بخاطر اینکه با استادم اون هم در حد خیلی معمولی و کاری در ارتباط بودیم شکسته و الان بیش از یکساله گوشی ندارم و حاضر نیس برام گوشی بخره شرط هایی داشتم که قبل از نامزدی بهش گفتم مثلا من سر کار میرم و ادامه تحصیل میدم و تو باید ادامه تحصیل بدی و …. با همش موافقت کرده بود حتی تو سند ازدواجم زیرشو امضا کردهولی الان زیر همه چی زده ولی بازم من زیاد اصرار نمیکنم چندین بار در موردش حرف زدیم ولی اون فقط خواسته خودشو انجام میده و به من میگهتو بچه ای بدون اجازه نمی زاره جایی برم هر وقتم اجازه میخوام برم خونه مامانمینا یا بیرون بازم اجازه نمیده تا الانم هر کاری گفته انجام دادم ولی واقعا دیگه خسته شدم حس می کنم تو قفسم همیشه هم سر چیزای کوچیک باهام بحث می کنه مثلا وقتی از دانشگاه میومدی دستت حرکت کرد یا پرا از این ور خیابون اومدی و…..البته الانم با خونواده شوهرم زندگی می کنیم تو دو تا اتاق کوچیک که هیچ امکاناتی نداره و باید همش برم طرف خونواده مادر شوهرم با این حال من باز تحمل میکنم خونواده شوهرمم به همه چیز گیر میدن مثلا چرا ظرفارو دیر شستم و شام درست نکردم و… تا اینکه با دعوایی که بین من و خونوادشون راه افتاد یکم کمتر شده واقعا موندم با این همه مشکل چیکار کنم چون هر راهی رو امتحان کردم صحبت آرام دعوا وحتی می خواستم خودکشی کنم و……..لطفا شما راهنماییم کنید
    سلام

    عزیز متاسفم از آنچه که خواندم ولی لا اقل این رو باید و بهتره بدانیم که ازدواج بین دو نفره اونم تقریبا توی یک سطح و طراز . شما لیسانسی و ایشون سیکل و احتمالا خیلی اختلافات دیگه که شما در طول مدت نامزدیتان یا ندیده اید و یا چشم به روی آنها بسته بودید!؟

    کوتاه سخن فعلا به هیچ وجه بچه دار نشید (بچه درمان هیچ دردی نیست). ایشون قابل درمان و کنترل نیستند مگر اینکه خودشان باوری به غیر طبیعی بودن رفتارشون داشته باشند . سپس به همکاران مراجعه کنند جهت درمان و یا کنترل رفتاری.

    دیگه ماندن یا رفتن از این زندگی تصمیم شماست ولی خودکشی عزیزم!!!!!!!؟؟؟ کاریست ابلهانه شما هنوز راه درازی رو در پیش رو دارید پس نترسید و زندگی کنید.


    موفق باشید

    سپاس
    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32767
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شوهر شکاک

    خیلی ممنون از کمکتون

  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31895
    نوشته ها
    185
    تشکـر
    29
    تشکر شده 92 بار در 71 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شوهر شکاک

    نقل قول نوشته اصلی توسط elhammm نمایش پست ها
    سلام
    من و همسرم پسر خاله و دختر خاله هستیم تحصیلات من لیسانس و همسرم سیکله من متولد 71 و شوهرم 69 هستش یک سال و نیم نامزد بودیم و 2 ماهه عروسی کردیم خیلی مشکل داریم که اگه بازگو کنم کلی وقتتون گرفته میشه پس خلاصه وار چند مورد رو خدمتتون عرض میکنم اول اینکه ما از دوران نامزدی اختلاف داشتیم شوهرم خیلی شکاکه من بخاطرش چادری شدم وقتی باهاش بیرون می رم با اینکه من حواسم به هیچ پسری نیس حس میکنه چشمم دنبال کس دیگه اس گوشیمو بخاطر اینکه با استادم اون هم در حد خیلی معمولی و کاری در ارتباط بودیم شکسته و الان بیش از یکساله گوشی ندارم و حاضر نیس برام گوشی بخره شرط هایی داشتم که قبل از نامزدی بهش گفتم مثلا من سر کار میرم و ادامه تحصیل میدم و تو باید ادامه تحصیل بدی و …. با همش موافقت کرده بود حتی تو سند ازدواجم زیرشو امضا کردهولی الان زیر همه چی زده ولی بازم من زیاد اصرار نمیکنم چندین بار در موردش حرف زدیم ولی اون فقط خواسته خودشو انجام میده و به من میگهتو بچه ای بدون اجازه نمی زاره جایی برم هر وقتم اجازه میخوام برم خونه مامانمینا یا بیرون بازم اجازه نمیده تا الانم هر کاری گفته انجام دادم ولی واقعا دیگه خسته شدم حس می کنم تو قفسم همیشه هم سر چیزای کوچیک باهام بحث می کنه مثلا وقتی از دانشگاه میومدی دستت حرکت کرد یا پرا از این ور خیابون اومدی و…..البته الانم با خونواده شوهرم زندگی می کنیم تو دو تا اتاق کوچیک که هیچ امکاناتی نداره و باید همش برم طرف خونواده مادر شوهرم با این حال من باز تحمل میکنم خونواده شوهرمم به همه چیز گیر میدن مثلا چرا ظرفارو دیر شستم و شام درست نکردم و… تا اینکه با دعوایی که بین من و خونوادشون راه افتاد یکم کمتر شده واقعا موندم با این همه مشکل چیکار کنم چون هر راهی رو امتحان کردم صحبت آرام دعوا وحتی می خواستم خودکشی کنم و……..لطفا شما راهنماییم کنید
    درست میشه اول ازدواج همه همینطورند. اعتمادشو جلب کن بگو اگه شک داری خودت هم همراهم بیا یا هر وقت خواستی تعقیبم کن. گوشی ازش نخواه ولی بگو که دوس داری گوشی داشته باشی یا با اون بری همه جا. شوهر منم اوایل شکاک بود و حق بیرون رفتن نداشتم الآن سر کارمم و تو محیط مردونه کار میکنم البته با چادر و محیط دولتی. قبلها اصلا نمیذاشت برم حتی نون بخرم می ایستادم گرسنه میموندم و بهش میگفتم نون نداشتیم و چون تو اجازه نمیدی منم نرفتم بخرم. جالب بود رفتارش هر سال بهتر شد
    . همه جا با اون میرفتم و همیشه سرم پایین بود میگفتم به شوخی تو بگو جلچم ماشینه یا نه
    اونم خنده اش میگرفت میگفتم نمیخوام بهم شک داشته باشی و.... مراعات حالشو کردم اونم اعتمادش زیاد شد اینقدر که الآن با شماره خودم با همه تماس میگیرم و اون هیچی نمیگه

  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : شوهر شکاک

    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-22354282


    لجبازی نکنید
    اگر می‌دانید پای تلفن بی‌صبر می‌شود تا آنجا که می‌توانید سریع پاسخگویش باشید. دانستن این موضوع که می‌توانید به همسر خود اعتماد کنید، حس امنیت فوق العاده‌ای به شما خواهد داد، چرا که او در همه حال با شما صادق است. از طرف دیگر چنانچه در ترس دائمی از دروغ گفتن همسرتان زندگی کنید، هرگز نخواهید توانست که در زندگی خود بیاسایید.


    آیا به همسرتان شک دارید؟
    خیانت در ازدواج ابن روز‌ها بسیار زیاد است اما به این معنی نیست که هر زن یا مردی به همسرش خیانت خواهد کرد. این مساله بسیار حساس است و باید با دقت مورد بررسی قرار بگیرد. فقط به این دلیل که همسرتان شب‌ها دیر به خانه می‌آید و یا زیاد بیرون می‌رود ثابت نمی‌کند که او خائن است. پس تا وقتی همه چیز برایتان ثابت نشده است نتیجه دلخواه‌تان را نگیرید. بنشینید و درست فکر کنید. چه چیزی باعث شده فکر کنید همسرتان خیانت می‌کند؟ همسرتان دیر به خانه می‌آید؟ آیا این دیر آمدن نمی‌تواند به دلایل و انگیزه‌های مثبت دیگری باشد؟ اگر همه جوانب را درست بررسی کنید شاید به این نتیجه برسید که او در رفتارش هیچ خطایی نکرده است. اما اگر بازهم متقاعد نشدید باید به دنبال شواهد بیشتری باشید تا سوء ظنتان را اثبات کنید.

    اگر همسرتان با یک زن حرف می‌زند به این معنی نیست که آن زن در زندگی شما وارد شده است. شاید او همکار همسرتان باشد و برای یک مورد کاری به او زنگ زده باشد. معمولاً کسی که شکاک است از همین مثال ساده یک بلوا درست می‌کند. حتی اگر شاهد مکالمه کاری آن‌ها باشد همسرش را تهدید می‌کند که اصلاً چه لزومی دارد آن زن شماره تو را داشته باشد و یا مشکلش را با تو مطرح کند. برای هر رفتار به نظر مشکوکی ممکن است دلایل غیر مشکوک زیادی وجود داشته باشد. ذهنتان را باز بگذارید و هرجا که سوء تفاهمی برایتان پیش آمد به راحتی از همسرتان توضیح بخواهید.

    اشتباه است که درباره سوء ظ‌‌نهایتان با دیگران صحبت کنید. این موضوع را برای خودتان نگه دارید. مشکلات زناشویی باید بین خودتان باقی بمانند و نفر سوم تا آنجا که ممکن است باید از این مشکلات و اختلافات بی‌خبر باشد. گر شما نیاز به مشورت دارید باید از یک فرد مطمئن و یک متخصص کمک بگیرید. اگر از یک مشاور خانواده کمک گرفتید و او در رفتار همسرتان هیچ نوع نشانه‌ای از خیانت پیدا نکرد باید این مساله را یک مشکل ذهنی در خودتان ببینید و برای درمان از روان‌شناس و رفتاردرمانگر کمک بگیرید.

    شکاکیت ویرانگر رابطه عاطفی و جنسی شما است و شما را به پایان رابطه نزدیک می‌کند. اگر درمان نشود نتیجه‌ای جز طلاق ندارد. احساس ناامنی اگر از بین نرود ممکن است درفرد وسوسه خودکشی را تشدید کند. پس اگر شما یا همسرتان دچار این بیماری هستید پیش از اینکه دیر شود باید به دنبال درمان باشید.


    از کجا بفهمیم چه کسی صداقت دارد؟
    دروغ به عاملی روانی گفته می‌شود که فردی را وادار به بیان مطالبی خلاف واقعیت‌ها می‌کند. آدم دروغگو در اصل بیماری است که به دلیل مشکلات تربیتی، به ویژه در حریم خانواده خویش در آغاز رشد و سنین کودکی بدین حالت گرفتار شده است.
    انسان‌ها ذاتاً دروغگو به دنیا نمی‌آیند، بلکه عوامل محیطی است که سرانجام، آدمیزاد را به موجودی صادق یا دروغگو تبدیل می‌کنند، اینکه افراد دروغگو به چند دسته تقسیم می‌شوند و چگونه می‌توان به نشانگان دروغ در آن‌ها پی برد، بحث جالب وجذابی است.

    گاهی انسان‌ها اتفاقی و از سر ناچاری دروغ می‌گویند و معمولا چنین دروغگویانی هنگام بیان مطالب غیرواقع، دستپاچه شده و نشانه‌های فیزیکی آشکاری را بروز می‌دهند.
    مواقعی هست که آدمیزاد، بنا بر عادت‌های نادرست دروغ می‌گوید و هر چند چنین افرادی از سر عادت و روزمرگی دروغ می‌گویند، با بررسی تناقض کلامی آنان، به راحتی می‌شود به دروغشان پی برد.
    زمان‌هایی هست که برخی افراد، از روی تعمد و سوابق دروغ به گونه‌ای ماهرانه و حرفه‌ای دروغ می‌گویند. این افراد به دلیل تکرار دروغ، در اصل مهارت شبیه سازی حق و باطل یا به عبارتی ترکیب واقعیت‌های غیرمرتبط با باطل مدنظر خویش را پیدا می‌کنند.

    دروغگویان حرفه‌ای و باسابقه، ‌‌نهایت تلاش خویش را می‌کنند تا با کمترین نشانه‌های فیزیکی، بیان غیرواقعی خویش را مطرح کنند؛ بنابراین، چنین دروغگویانی در نگاه اول، خونسرد به نظر آمده و با اعتماد به نفس خاصی، مطالب دروغ خویش را بیان می‌کنند.

    هرچند دروغگویان حرفه‌ای و باسابقه، تلاش می‌کنند هنگام طرح مطالب غیرواقعی خود را خونسرد نشان دهند، ولی با تداوم رفتارهای اجتماعی متفاوت از طرف آن‌ها و دقت در حرکات ماهیچه‌ای صورت آن‌ها و خنده‌های تقلبیشان، به راحتی قابل تشخیص برای کار‌شناسان و افراد آگاه در حوزه روا‌شناسی خواهند بود.

    در میان تیپ‌های گوناگون دروغگو، دروغگویان حرفه‌ای، بیشترین لطمات را بر محیط اجتماعی وارد آورده و به دلیل خصلت تعمد در بیان ماهرانه مطالب غیر واقع، صدمات جبران ناپذیری بر اجتماع وارد می‌کنند.


    چه کمکی می‌توانید به خودتان و او بکنید؟
    چه چیزی باعث می‌شود که همسرتان به شما شک کند؟ آیا شما می‌توانید این شکاکیت را از بین ببرید؟ دلایل زیادی وجود دارند که باعث می‌شوند شریک زندگیتان به شما شک کند. احساس عدم امنیت، بدبینی، سوءتفاهم، حسادت و بی‌اعتمادی انگیزه‌های همسرتان را برای سوءظن بیشتر می‌کنند. زندگی ترسناکی است اگر هر روز احساس کنید یک نفر شما را زیر نظر دارد، به هر کاری که می‌کنید حساس است و اجازه نمی‌دهد هرجایی بروید. شما حق دارید از همسرتان عصبانی شوید که شماره‌های تماس، پیامک‌ها و ایمیل‌هایتان را بدون اجازه شما کنترل کند بدون اینکه هرگز در طول رابطه زناشوییتان خطایی از شما سر زده باشد. دفاع از خودتان در برابر این سو ظن و پافشاری برای اینکه ثابت کنید کاری نکرده‌اید بی‌فایده است. همسرتان باید بفهمد که اشتباه می‌کند و از شما بخواهد تا کمکش کنید از شکاکیت‌‌ رها شود.



    چگونه رفتار کنید؟
    کار آسانی نیست که به همسرتان بفهمانید او بیش از اندازه شکاک است به ویژه اگر شما تازه ازدواج کرده باشید. بعضی از واکنش‌های خاص مثل داد و بیداد و قهر کردن در برابر پرسش‌های همسرتان مثل اینکه «کجا بودی؟ با کی بودی؟ چرا تلفنت رو جواب ندادی؟ چرا این عطر خاص رو استفاده کردی؟» بسیار ناشیانه و بی‌فایده هستند. پس اگر احساس می‌کنید همسرتان شکاک است باید به دنبال راهکارهای مفیدتری باشید:



    مشکل از شما نیست
    پیش از هر واکنشی مطمئن شوید همسرتان تا چه اندازه شکاک است. او ممکن است تمام روز مشغول کنترل کردن شما باشد. ایمیل‌هایتان را چک کند و با نام کاربری شما در اینترنت فعالیت کند تا از روابط شما سر دربیاورد. اما این مشکل شما نیست و فقط بخاطر بی‌اعتمادی همسرتان است. واکنش‌های آنی و دفاع از خودتان کمکی به وضعیتی که در آن هستید نمی‌کند. شما حق دارید ناراحت باشید اما حتی یک لحظه فکر نکنید شما غیرطبیعی هستید و راه و رسم برقراری یک رابطه عاطفی زناشویی را نمی‌دانید. این نکته را به راحتی می‌توانید بفهمید؛ آیا شما هم مثل همسرتان بدبین و شکاک هستید و علاقه‌ای به دخالت در امور شخصی همسرتان دارید؟



    تحت تأثیر قرار نگیرید
    زندگی با کسی که دوستش دارید اما او به شما اعتماد ندارد دشوار است اما شما نباید اجازه بدهید رفتار اشتباه او زندگیتان را برهم بزند، روزتان را خراب کند و غمگینتان کند. نیازی نیست از خودتان دفاع کنید. می‌توانید تمام روز را با همسرتان به بحث درباره اینکه چه کسی را و کجا و در چه ساعتی دیده‌اید و یا اینکه مغازه دار به شما چه گفته است و چه پوشیده‌اید تلف کنید و یا فقط شنونده ترس‌ها و بی‌اعتمادی‌های همسرتان باشید.
    شنونده باشید
    به جای انتقاد یا واکنش‌های تند کمی به حرف‌ها و نگرانی‌های همسرتان گوش بدهید. او از چه رفتار شما احساس نگرانی می‌کند؟ همین که او بتواند به شما اعتماد کند تا از ترس‌ها و نگرانی‌هایش بگوید قدم مهمی برای بهبود احساس بی‌اعتمادی‌اش برداشته است. او می‌گوید: «نپوش، نرو، نیا، نگاه نکن» و وقتی شما پاسخ می‌دهید «به تو ربطی نداره» همه چیز در یک تنش تمام می‌شود. اما اگر بپرسید «چرا؟ از چی می‌ترسی؟ چی شد که این ترس‌ها به سراغت اومد؟ برام توضیح بده چه اتفاقی می‌افته اگه من با یه غریبه تلفنی حرف بزنم؟» همسرتان شروع به واکاوی احساساتش می‌کند و شما خوب می‌دانید که همه ما نیاز به یک شنونده بی‌طرف داریم!
    روی رفتارتان کار کنید
    بهانه به دست همسرتان ندهید. بعضی از رفتارهای شما ممکن است به نظر همسرتان شک‌برانگیز باشند. اگر عادت دارید در جایی خلوت با تلفن حرف بزنید یا دیر به خانه بیایید آن‌ها را کنار بگذارید.
    با هم صحبت کنید
    اگر از تلاش برای ایجاد اعتماد در همسرتان خسته شدید باید با همسرتان درباره احساساتتان حرف بزنید. به او بفهمانید که رفتارش چه احساس ناراحت‌کننده‌ای در شما ایجاد می‌کند.
    با این حال اگر بعد از تمام تلاش‌های شما برای اعتماد سازی در همسرتان ناکام ماند هنوز یک فرصت مهم دیگر دارید. این تنها راه باقی مانده کمک از متخصصان است. یک مشاور یا روان درمانگر نه تنها می‌تواند علت شکاکیت در همسرتان را تشخیص بدهد بلکه می‌تواند راهکارهایی را برای رابطه و مشکل خاص شما پیشنهاد بدهد. گاهی رفتارهای حسادت‌آمیز همسرتان صرفا بخاطر احساس ناامنی نیست بلکه ممکن است همسرتان شخصیت ناسازگاری داشته باشد و تربیت غلط ذهنیت او را نسبت به روابط تخریب کرده باشد و این مساله‌ای نیست که شما خودتان بدون کمک از یک متخصص آن را حل کنید.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  10. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد